علیرضا معراجی
متاسفانه سالیانی چند است که در مواقع بحران یا شبه بحران بویژه از زمان کرونا تصمیم گیری ها در زمان های خاص بيش از آنکه بر اساس شرایط واقعی موجود و یا عقلانيت باشد، تحت تاثیری هیاهوها، جوسازی ها و قیل و قال های برون سازمانی چه از سمت غوغا سالاران با تفکرکوچه بازاری، چه بعضی از رسانه ها انجام می گیرد.
در حالیکه با توجه به پیشرفت علم و وجود ابزار علمی پیش بینی ها در خیلی از مواقع هم سخت نیست و یا اصلا نیاز به یک تصمیم است و ربطی به تکنولوزی ندارد اما همچنان در تصمیم گیری ها تحت تاثیر هیاهوها قرار می گیریم .
با وجود تاکید ریاست محترم جمهوری مبنی بر جاری شدن نظر کارشناسان
گاهی چنان تفکر پوپولیستی و مردم مردم کردن گروههایی خاص بصورت حاد در جامعه غلبه پیدا کرده که مدیران سازمان ها نیز مرعوب شده و تصمیمات خود را بر اساس خواسته های آنها تنظیم می کنند!!!
که بدون شک در نگاه اول اشکال کار را باید در سوء مدیریت، ضعف در قدرت تصمیم گیری وعدم قاطعیت مدیران دانست نه هیاهوی گروه های خاص و حتی رسانه ها
با این وضعیت و تعطيلی های بی رویه ی غیر کارشناسی به نظر می رسد رکورد تعطیلات در روزگار ما حتی نسبت به ۸ سال جنگ تحمیلی نیز بیشتر شده است
به هر بهانه ای و تنها طبق یک نوشته و یا درخواست یک کانال خانوادگی که معمولا هم مجوز رسمی وزارت ارشاد ندارند،ناگهان مدارس تعطیل می شوند!!!
که حداقل نتیجه ی آن نهادینه کردن تنبلی، بی سوادی و عدم رقابت پذیری نسل امروز ما نسبت به سایر مناطق کشور است
که نتیجه ی آن را امروز در سطح استان میبینیم
فرهنگ کار و تلاش، معیشت و نان درآوردن وسخت کوشی آنچنان که باید و شاید در استان ما نهادینه نشده است و تنها مطالبه گرانی هستیم که خود را صد در صد حق مطلق می دانیم و این در نسل امروز بیش از پیش هویداست !!!
هرچند مطالبه گری آگاهانه و منطقی یک ارزش است
در گعده هایمان مسائل جهانی را به راحتی تجزیه و تحلیل می کنیم اما در همان شهر بعلت سوء مدیریت شخصی و شاید هم تنبلی، شغل نانوایی به صرفه نیست، کیفیت پایین آن، نابلدی و دل ندادن به کار از رنگ و رخصار نان هایمان پیداست در حالیکه همان حرفه را ترک ها در شهر ما با عشق و با درآمد مکفی از آن امرار معاش می نمایند
گاو داری، سوپر مارکتی و دهها شغل دیگر در شهر من ورشکسته می شوند !!!
چه رسد به شهرک های صنعتی که خانه باغ شده اند
و نتیجه ی آن ایستایی و عدم تغییر در چهره ی شهر و استان من است
این در حالیست ما می توانیم چندین برند گوشت و لبنیات داشته باشیم
اما تمام داشته هایمان در مهدی آباد خلاصه شده است و تمام پُز گوشت و روغن مرغوب ایلامی آمار بالای جراحی باز قلب است!!!
در بسیاری از مناطق صنعتی ایران یک ساختمان هم طویله ای است برای پرورش دام و هم کارگاهی است برای تولید پیچ و مهره
و یا یک مکانیک اصفهانی در زمان فراغت و نداشتن مشتری ناگهان اثری هنری با حکاکی بر روی مس یا برنز خلق می کند
که نتیجه ی آن تسخیر بازارهای عراق و بسیاری از کشورها توسط اصفهانی هاست و نتیجه ی کار ما هم رشد آمار خودکشی است!!!
هنوز خاک از کشورهای عراق و عربستان بلند نشده بعضی از رسانه ها اعلام تعطیلی می کنند با عنوان پيام کاربران!!!
و مدیریت بحران هم مرعوب این پیام، ناگهان رای به تعطیلی استانی می دهد که زخم های عمیق توسعه نیافتگی جانش را به لب رسانده اند
و ساعتی بعد هوا شاعرانه می شود و همان رسانه ها باز بر مدیریت بحران می تازند و طعنه می زنند
و فراتر از آن بعضی از رسانه ها بر بزرگترین مجتمع و شاید تنها دل خوشی تولید در استان می تازند که چرا تعطیل نمی کنید!!!
یا للعجب…!!!
فرایند خاموش و روشن کردنی که ۴۸ ساعت طول می کشد
بماند هزینه های وارده
آیا این طوری می خواهیم توسعه یافته بشویم ؟
آیا اینطوری می خواهیم بر مشکلات فائق بیاییم؟
آنچه ما از سایر کشورها می شنویم
قانون محکم و اجرای بی کم و کاست آن است
کارکردن و کار خواستن با جان و دل و احترام متقابل کارگر و کارفرما است
گوشی هایی که تا پایان کار باید خاموش شوند نه استوری هایی که در کشور ما از محل کار و در زمان کار در مجازی به نمایش گذاشته می شود و همان فرد دم از روشنفکری و تفکر والای جهانی هم می زند و منتقدی آتشین است !!!
امید است در این سرزمین که تاریخی به قدمت آغاز زندگی و مدنیت دارد
مدیران ما هم قانون و اجرای آن را بدون آنکه مرعوب غوغا سالاران درون سازمانی و برون سازمانی بشوند سرلوحه ی خود قرار خویش قرار دهند
از مدیریت محترم بحران استدعا داریم در اعلام تعطیلی ها تجدید نظر نموده و با دعوت از کارشناسان حوزه های مختلف طرحی نو دراندازد.
نظرات کاربران